یکی را دوست دارم ولی او باور ندارد.
نظرات شما عزیزان:
یکی را دوست دارم همان کسی که شب و روز به یادش هستم و لحظات سرد
کسی را دوست دارم که میدانم هیچگاه به او نخواهم رسید و هیچگاه نمی توانم
یکی را دوست دارم ، بیشتر از هر کسی ، همان کسی که مرا اسیر قلبش کرد !
یکی را دوست دارم ، که میدانم او دیگر برایم یکی نیست ، او برایم یک دنیاست !
یکی را برای همیشه دوست دارم ، کسی که هرگز باور نکرد عشق مرا ! کسی
یکی را تا ابد دوست دارم ، کسی که هیچگاه درد دلم را نفهمید و ندانست که
یکی را در قلب خویش عاشقانه دوست دارم ، کسی که نگاه عاشقانه ی مرا ندید
آری یکی را از ته دل صادقانه دوست دارم ، کسی که لحظه ای به پشت سرش
کسی را دوست دارم که برای من بهترین است ، از بی وفایی هایش که بگذرم
یکی را دوست دارم ولی او هرگز این دوست داشتن را باور نکرد ! نمی داند که
یکی را با همین قلب شکسته ام ، با تمام احساساتم ، بی بهانه دوست دارم !
یکی را بیشتر از همه کس دوست دارم ، کسی که حتی مرا کمتر از هر کسی
یکی را دوست دارم با اینکه این دوست داشتن دیوانگیست اما .......... من
کاش یه روزی بفهمی که چقدر دوستت دارم !!!
زندگیم را با گرمای عشق او میگذرانم !
دستانش را بفشارم !
که هرگز اشکهایم را ندید و ندید که چگونه از غم دوری و دلتنگی اش پریشانم !
او در این دنیا تنها کسی است که در قلبم نشسته است !
و لحظه ای که به او لبخند زدم نگاهش به سوی دیگری بود !
نگاه نکرد که من چگونه عاشقانه به دنبال او میروم !
برای من عزیزترین است !
چقدر دوستش دارم ، نمی فهمد که او تمام زندگی ام است !
کسی که با وجود اینکه قلبم را شکست ، اما هنوز هم در این قلب شکسته ام جا
دارد !
نیز دوست نمی دارد !
دیوانه وار تنها او را دوست دارم !